صفحات

۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

خون بهاء

تصنیف این شعر را می توانید از اینجا دانلود ویا گوش نمایید

قسم به بوسه آخر، قسم به تير خلاص
قسم به خون شقايق، نشسته بر تن داس

قسم به آتش پنهان به زير خاكستر
قسم به ناله مادر، قسم به بغض پدر

قسم به مشت برادر، قسم به خشم رفيق
قسم به شعله كبريت و قسم به خواب حريق

قسم به بال پرتو، به عطر فروردين
قسم به نبض ترانه، قسم به خاك زمين

كه خون‌بهاي تو خون سياه جلاد است
سكوت دامنه در انتظار فرياد است

كه خون‌بهاي تو اتمام اين زمستان است
طنين نام تو در ذهن هر خيابان است

به لحظه لحظه این روزهای سرخ قسم
که بوی سبزترین فصل سال می‌آید


۱۳۸۸ دی ۶, یکشنبه

Stop Killing People


عاشورا
بیست و هفتم دسامبر
ادامه اعتراضات به رای گیری در ایران

دژخیم همیشه خونخوار و احمق است

۱۳۸۸ دی ۵, شنبه

یادگار خون سرو

آواز این شعر را با صدای محسن نامجو از اینجا بشنوید یا دانلود کنید


دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد

زمین و آسمان، گلرنگ و گلگون
جهان، دشت شقایق گشت ازین خون

نگر تا این شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دلها گذر کرد

ز هر خون دلی، سروی قد افراشت
ز هر سروی، تذروی نغمه برداشت

صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است


۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

خداحافظ زیبا روی

فایل صوتی این ترانه را می توانید ازاینجا و ورشن دیگر را می توانید از اینجا دانلود ویا گوش تمایید



ترجمه اینگلیسی در زیر و متن اصلی(ایتالیایی) بدنبال آمده است.


English translation

One morning I awakened
Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
One morning I awakened
And I found the invader

Oh partisan carry me away
Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
Oh partisan carry me away
Because I feel death approaching

And if I die as a partisan
(And if I die on the mountain)
Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
And if I die as a partisan
(And if I die on the mountain)
Then you must bury me

Bury me up in the mountain
(And you have to bury me)
Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
Bury me up in the mountain
(And you have to bury me)
Under the shade of a beautiful flower

And the people who shall pass
(And all those who shall pass)
Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
And the people who shall pass
(And all those who shall pass)
Will tell me: "what a beautiful flower"
(And they will say: "what a beautiful flower")

This is the flower of the partisan
(And this is the flower of the partisan)
Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
This is the flower of the partisan
(And this is the flower of the partisan)
Who died for freedom


Italian lyrics

Una mattina mi son svegliato,
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
Una mattina mi son svegliato,
e ho trovato l'invasor.

O partigiano, portami via,
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
O partigiano, portami via,
ché mi sento di morir.

E se io muoio da partigiano,
(E se io muoio sulla montagna)
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
E se io muoio da partigiano,
(E se io muoio sulla montagna)
tu mi devi seppellir.

E seppellire lassù in montagna,
(E tu mi devi seppellire)
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
E seppellire lassù in montagna,
(E tu mi devi seppellire)
sotto l'ombra di un bel fior.

Tutte le genti che passeranno,
(E tutti quelli che passeranno)
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
Tutte le genti che passeranno,
(E tutti quelli che passeranno)
Mi diranno «Che bel fior!»
(E poi diranno «Che bel fior!»)

«È questo il fiore del partigiano»,
(E questo è il fiore del partigiano)
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
«È questo il fiore del partigiano,
(E questo è il fiore del partigiano)
morto per la libertà!»
(che e' morto per la liberta')
...ادامه مطلب

۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

ای دوزخی سرشت! اگر ظلم آسمان


ای دوزخی سرشت! اگر ظلم آسمان
میراث سرزمین مرا بر تو عرضه داشت،
در زیر آفتاب دل افروز آن دیار
دست تو، غیر دانه ی نامردمی نکاشت
وقت است تا ز کِشته، ترا باخبر کنم.

زان پیشتر که پیک هلاک تو در رسد ،
ای ناستوده مرد!
زان پیشتر که خون پلیدت فرو چکد
بر سنگفرشِ سرد ،
بگذار تا سرود فنای تو سر کنم :

در چشم من، تو باد سیاهی که ناگهان
چندین هزار برگ جوان را ربوده ای ،
یا روح ظلمتی که پس از مرگ آفتاب
چندین هزار دیده ی پر اشتیاق را
بر بامداد بسته و بر شب گشوده ای.

شبهای بی ستاره ، که چشمان مادران
بر گونه ، اشک ماتم فرزند رانده اند
در دیدگان سرد تو ، ای ناستوده مرد!
رحمت ندیده اند و ندامت نخوانده اند.

پیران مو سپید که بر تخته سنگ گور
نام جگر خراش عزیزان نوشته اند ؛
خون گریه می کنند که در رورگار تو
آن را دروده اند که هرگز نکِشته اند.
گر نقش شیر و صورت مهر مُنیر را
از رایتِ سه رنگ دلیران ربوده ای ،
یادش همیشه مایه ی جوش و خروش ماست
ور نام آن سخنور شهنامه گوی را
از لابلای دفتر و دیوان ربوده ای ،
تنها ، سروش اوست که در گوش هوش ماست.

بگذار تا که ناله ی زندانیان تو
چندان رسا شود که نگنجد به سینه ها ،
سیلاب اشک و خونِ کسان را روانه کن
تا بردَمد ز خاک ، گل سرخ کینه ها .

بگذار تا سپیده دم روز انتقام ،
وقتی که سر بر آوری ز خواب صبحگاه
پیر و جوان و خرد و کلان نعره برکشند
که ای دیو دل سیاه!
مرگت خجسته باد بر انبوه مرد و زن ،
نامت زدوده باد ز طومار سال و ماه ….
...ادامه مطلب

۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه

جمعي به تو مشغول و تو غايب ز ميانه

آواز این شعر را میتوانید با صدای گلنراقی از اینجا  خاطره پروانه از اینجا وبا صدای مختاباد از اینجا دانلود و یا گوش کنید.

تا کي به تمناي وصال تو يگانه
اشکم شود از هر مژه چون سيل روانه
خواهد که سرآيد غم هجران تو يا نه
اي تيره غمت را دل عشاق نشانه
جمعي به تو مشغول و تو غايب ز ميانه



رفتم به در صومعه عابد و زاهد

ديدم همه را پيش رخت راکع و ساجد
در ميکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف ديرم و گه ساکن مسجد
يعني که تو را مي‌طلبم خانه به خانه


روزي که برفتند حريفان پي هر کار
زاهد سوي مسجد شد و من جانب خمار
من يار طلب کردم و او جلوه‌گه يار
حاجي به ره کعبه و من طالب ديدار

او خانه همي جويد و من صاحب خانه


هر در که زنم صاحب آن خانه تويي تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تويي تو
در ميکده و دير که جانانه تويي تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تويي تو
مقصود تويي، کعبه و بتخانه بهانه

بلبل به چمن زان گل رخسار نشان ديد
پروانه در آتش شد و اسرار عيان ديد
عارف صفت روي تو در پير و جوان ديد
يعني همه جا عکس رخ يار توان ديد
ديوانه منم، من که روم خانه به خانه

عاقل به قوانين خرد راه تو پويد
ديوانه برون از همه آئين تو جويد
تا غنچهء بشکفتهء اين باغ که بويد
هر کس به بهاني صفت حمد تو گويد
بلبل به غزل خواني و قُمري به ترانه

بيچاره بهايي که دلش زار غم توست
هر چند که عاصي است ز خيل خدم توست
اميد وي از عاطفت دم به دم توست
تقصير "خيالي" به اميد کرم توست
يعني که گنه را به از اين نيست بهانه


...ادامه مطلب