صفحات

۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

محارب

جواب دندان شکن سبزها به محارب خواندن معترضين

منم سبز و منم سبزو منم سبز
بشد ایران دوباره از دمم سبز
تو گفتی من خسی باشم زجهلت
شدم خاشاک اندر عقل و وهم ات
تو دیدی قدرت خاشاک و خس را
به خاک و خون کشیدی این وطن را
کنون گفتی محارب باشم اکنون
ندانی معنی اش راباز، ملعمون؟
محارب با خدا در جنگ باشد
و گفتارش پر از نیرنگ باشد
همانی که بریزد خون انسان
ز وهم خود ندارد دین و ایمان
بگفتم معنی اش تا تو بدانی
که اوصاف خودت در آن بیابی
منم دشمن به تو،تو ضد الله
تو رفتی ناکجا آباد، گمراه
نباشد بازگشتی در ره ننگ
چرا با عاشقان داری سر جنگ؟
بگویم آخرین پندم به تو باز
که درمانده شوی،این نیست یک راز
همه سبزیم و سبزی پیشه ما
رهائی گشتن ز تو اندیشه ما

هیچ نظری موجود نیست: