خاطرهای در درونم است
چون سنگی سپید درون چاهی
سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز
برایم شادی است و اندوه.
در چشمانم خیره شود اگر کسی
آن را خواهد دید
غمگینتر از آنی خواهد شد
که داستانی اندوهزا شنیده است.
میدانم خدایان انسان را
بدل به شیء میکنند، بیآنکه روح را از او بگیرند.
تو نیز بدل به سنگی شدهای در درون من
تا اندوه را جاودانه سازی
شعری ازآنا آخماتووا anna akhmatova شاعر ونویسنده روسی
از مجموعه: شامگاه / ترجمه: احمد پوری
۲ نظر:
گهگاهی سفری کن به حوالی دلم
شاید از جانب من خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
خاطراتم رو تو بهترين قسمت قلبم ميسپارمش درست مثل سنگى سپيد در ميان چاهى سياه !
:(
ارسال یک نظر