ما يک شراب کهنه بدهکار دلبريم
گرگيم و سال هاست کسي را نمي دريم
در دور باطلي که فتاديم سرخوشيم
در دور باطلي که فتاديم سرخوشيم
از ابتدا به فکر نفس هاي آخريم
مي خواستي که شرط قمارم شوي،شدي
مي خواستي که شرط قمارم شوي،شدي
ما آبروي رفته ي خود را نمي بريم
آنقدر خورده ايم که ترسم به روز حشر
وقت حساب يکسره بالا بياوريم
هر پيک پيکري است به پيکار در شده. . .
حالم خراب تر شده،بگذار بگذريم. .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر