شعری بسیار زیبا از بانوی ادبیات و شعر ایران سیمین بهبهانی
قلم چرخیــد و فـرمان را گرفتنـد
ورق برگشت و ایران را گرفتند
به تیتر «شاه رفت ِ» اطلاعات
توجه کرده کیهان را گرفتن د
چپ و مذهب گره خوردند و شیخان
شبانه جای شاهان را گرفتند
همه ازحجرهها بیرون خزیدند
به سرعت سقف و ایوان را گرفتند
گرفتند و گرفتن کارشان شد
هرآنچه خواستند آن را گرفتند
به هر انگیزه و با هر بهانه
مسلمان نامسلمان را گرفتند
به جرم بدحجابی، بد لباسی
زنان را نیز، مردان را گرفتند
سراغ سفره ها، نفتی نیامد
ولیکن در عوض نان راگرفتند
یکی نان خواست بردندش به زندان
از آن بیچاره دندان را گرفتند
یکی آفتابه دزدی گشت افشاء
به دست آفتابه داشت آن را گرفتن د
یکی خان بود از حیث چپاول
دوتا مستخدم خان را گرفتند
فلان ملا مخالف داشت بسیار
مخالفهای ایشان را گرفتند
بده مژده به دزدان خزانه
که شاکیهای آنان را گرفتند
چو شد در آستان قدس دزدی
گداهای خراسان را گرفتند
به جرم اختلاس شرکت نفت
برادرهای دربان را گرفتند
نمیخواهند چون خر را بگیرند
محبت کرده پالان را گرفتند
غذا را آشپز چون شور میکرد
سر سفره نمکدان را گرفتند
چو آمد سقف مهمانخانه پائین
به حکم شرع مهمان را گرفتند
به قم از روی توضیحالمسائل
همه اغلاط قرآن را گرفتند
به جرم ارتداد از دین اسلام
دوباره شیخ صنعان را گرفتند
به این گله دوتا گرگ خودی زد
خدائی شد که چوپان را گرفتند
به ما درد و مرض دادند بسیار
دلیلش اینکه درمان راگرفتند
مقام رهبری هم شعر میگفت
ز دستش بند تنبان را گرفتند
همه اینها جهنم، این خلایق
ز مردم دین و ایمان را گرفتند
...ادامه مطلب
۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه
قلم چرخید و فرمان را گرفتند
Labels:
ادبیات ایران,
ادبیات معاصر,
سیمین بهبهانی,
شعر,
شعر ایران,
more
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر