زمان نمی گذرد عمر ره نمیسپرد
صدای ساعت شماطه بانگ تکرار است
نه شب هست و نه جمعه
نه پار و پیرار است
جوان و پیر کدام است
زود و دیر کدام است
اگر هنوز جوان مانده ای به آن معناست
که عشق را به زوایای جان صلا زده ای
ملال پیری اگر میکشد تو را
پیداست دست و پا زده ای
زمان نمی گذرد صدای ساعت شماطه بانگ تکرار است
خوشا به حال کسی که لحظه لحظه اش
از بانگ عشق سرشار است
...ادامه مطلب
۱۳۸۷ مهر ۲, سهشنبه
صدای سخن عشق
Labels:
ادبیات ایران,
شعر,
شعر معاصر,
فریدون مشیری,
more
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر