صفحات

۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

مام وطن


کجا پناه برم
خانه ی همیشه ی من
کجا ؟
که در تو حصارم ز باد می روید
کجا پناه برم
سرزمین تاریکم
کجا
که در تو کفن بر سراب من موید
مرا تو در غبار سیاهت بخواب می سپری
مرا تو با شراب سپیدت به آب می سپری
چگونه می شود این خانه را
گسست از خویش
که در منی و بیابان چو قطره ای در چشم
که با منی و عطشبانگ سبزه ها در گوش
کجا پناه برم
مادرم ، تولد من
پرده پوش تابوتم
که این ستاره به دامان شب
بزرگ شده است
کجا که نیست دگر چون تو
خویش و هم دشمن
باغ و هم ویران

هیچ نظری موجود نیست: