صفحات

۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

کوچه

کوچه شعری زیبا از خانم هما میرافشار در جواب شعر زیبای کوچه از آقای فریدون مشیری به همراه ترانه ی زیبای ماتم عشق از افشین سپهر


بی تو طوفان زده ی دشت جنونم
صید افتاده به خونم
تو چسان می گذری غافل از اندوه درونم؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی
قطره ای اشک درخشید بچشمان سیاهم
تا خم کوچه بدنبال تو لغزید نگاهم
تو ندیدی
نگهت هیچ نیفتاد براهی که گذشتی
چون در خانه ببستم،
دگر از پای نشستم،
گویا زلزله آمد،
گویا خانه فروریخت سر من،

بی تو من در همه ی شهر غریبم
بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدایی
برنخیزد دگر از مرغک پر بسته نوایی
تو همه بودونبودی
توهمه شعر و سرودی
چه گریزی ز بر من؟
که ز کویت نگریزم.
گر بمیرم ز غم دل،
بی تو هرگز تستیزم.
من و یک لحظه جدایی؟
نتوانم،نتوانم
بی تو من زنده نمانم



...ادامه مطلب

هیچ نظری موجود نیست: