آخر از جور تو عالم را خبر خواهيم كرد
خلق را از طرهات آشفتهتر خواهيم كرد
اول از عشق جهانسوزت مدد خواهيم خواست
پس جهاني را ز شوقت پر شرر خواهيم كرد
جان اگر بايد، به كويت نقد جان خواهيم يافت
سر اگر بايد، به راهت ترك سر خواهيم كرد
هركسي كام دلي آورده در كويت به دست
ما هم آخر در غمت خاكي به سر خواهيم كرد
تا كه ننشيند به دامانت غبار از خاك ما
روي گيتي را ز آب ديده تر خواهيم كرد
يا ز آه نيمشب، يا از دعا، يا از نگاه
هرچه باشد در دل سختت اثر خواهيم كرد
لابهها خواهيم كردن تا به ما رحم آوري
ور به بيرحمي زدي، فكر دگر خواهيم كرد
چون بهار از جان شيرين دست برخواهيم داشت
پس سر كوي تو را پرشور و شر خواهيم كرد
۱۳۸۸ فروردین ۱۵, شنبه
آخر از جور تو عالم را خبر خواهيم كرد
Labels:
ادبیات ایران,
شعر,
شعر قدیم,
ملک الشعرای بهار
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر