اسماعیل شاهرودی "آینده" از سر فعالیت سیاسی خود و زندانی شدن و شكنجه ساواك در سال 1335 تعادل روانی خود را از دست داد و این روان پریشی او را تا انتهای عمر آزرد. از 1354 بیماری اوج گرفت و بالاخره پس از عبور از دورانی سخت در 4 آذر سال 1360 در 56 سالگی درگذشت.
مرجع:BBC
آن شب كه دیدمت
آشفته بود موهات،
و
آشوب بود؛
از این سبب در آنجا آن شب
آشوب بود. -
تا آن زمان كه
جوبار دستهات
آمد، گشود
رخساره زلال به دیدار دستهام، -
یعنی كه: دستهات
(این با كشیدگیش
خط های عمر و قلب )
آمد، نشست
با دستهای من
بر سیر عمر و قلب!
امشب ولی -
تا آن زمان كه
جوبار دستهات
آمد، گشود
رخساره زلال به دیدار دستهام، -
آنجا چنان كه عمر و قلب من آشوب بود
آشفتهای نبود،
امشب به غیر عمر و قلب من آنجا
آشفتهای نبود، -
تا آن زمان كه امشب آنجا
جوبار دستهات
آمد، گشود
رخساره زلال به دیدار دستهام، -
یعنی كه: دستهات
(این با كشیدگیش
خطهای عمر و قلب)
آمد، نشست
با دستهای من . .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر