قسمتی از مصاحبه با کودکان جنگ ( غزه ودیگر نقاط)
بر گرفته شده از سایت BBC کامل مصاحبه را از اینجا بخوانید.
او را در بیمارستان ملاقات کردم. همانجا بخیه هایی که تمام پشتش را پوشانده بود نشانم داد و درباره حمله برایم گفت.
او فقط یک بار لبخند زد و آن وقتی بود که گفت باید از بیمارستان برود چون مادرش به زودی زایمان خواهد کرد و می خواهد وقتی مادرش با بچه خانه می آید، آنجا باشد.
گفت مطمئن است که بچه پسر خواهد بود. وقتی اتاق را ترک کردم عمه اش دنبالم به راهرو بیمارستان آمد و زیر گریه زد: "او نمی داند که پدر و مادرش هر دو مرده اند."
۱۳۸۷ بهمن ۵, شنبه
کودکی هایی که با جنگ رقم می خورد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر