صفحات

۱۳۸۷ دی ۲۵, چهارشنبه

بگذار و بگذر

تصنیف این شعر با صدای فرشاد جمالی را از اینجا بشنوید


مرا با سوز جان بگذار و بگذر
اسیر و ناتوان بگذار و بگذر

چو شمعی سوختم از اتش عشق
مرا اتش به جان بگذار و بگذر

دلی چون لاله بی داغ غمت نیست
بر این دل هم نشان بگذار و بگذر

مرا با یک جهان اندوه جان سوز
تو ای نامهربان بگذار و بگذر

دو چشمی را که مفتون رخت بود
کنون گوهر فشان بگذار و بگذر

در افتادم به گرداب غم عشق
مرا در این میان بگذار و بگذر

مرا با سوز جان بگذار و بگذر
تو ای نامهربان بگذار و بگذر

...ادامه مطلب

هیچ نظری موجود نیست: