تصنیف بسیار زیبای این شعررا با صدای شجریان به همراه ارکستر سیمفونی از اینجا و به همراه نی و سه تار ازاینجا دانلود ویا گوش کنید.
هر دمی چون نی، از دل نالان شکوهها دارم
روی دل هر شب، تا سحرگاهان با خدا دارم
هر نفس آهیست از دل خونین
لحظههای عمر بیسامان میرود سنگین
اشک خونآلودهام دامان میکند رنگین
به سکوت سرد زمان به خزان زرد زمان
نه زمان را درد کسی نه کسی را درد زمان
بهار مردمیها دی شد زمان مهربانی طی شد
آه از این دمسردیها، خدایا
روی دل هر شب، تا سحرگاهان با خدا دارم
هر نفس آهیست از دل خونین
لحظههای عمر بیسامان میرود سنگین
اشک خونآلودهام دامان میکند رنگین
به سکوت سرد زمان به خزان زرد زمان
نه زمان را درد کسی نه کسی را درد زمان
بهار مردمیها دی شد زمان مهربانی طی شد
آه از این دمسردیها، خدایا
نه امیدی در دل من که گشاید مشکل من
نه فروغ روی مهی که فروزد محفل من
نه همزبان دردآگاهی که نالهای خرد با آهی
داد از این بیدردیها، خدایا
نه صفایی ز دمسازی به جام می
که گرد غم ز دل شوید
که بگویم راز پنهان
که چه دردی دارم بر جان
وای از این بیهمرازی، خدایا
وه که به حسرت عمر گرامی سر شد
همچو شراری از دل آذر بر شد و خاکستر شد
یک نفس زد و هدر شد
روزگار من به سر شد
چنگی عشقم راه جنون زد
مردم چشمم جامه به خون زد، یارا
دل نهم ز بیشکیبی
با فسون خودفریبی
چه فسون نافرجامی
به امید بیانجامی
وای از این افسونسازی، خدایا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر